hc8meifmdc|2010A6132836|ecommercewebsitedesign|tblnews|Text_News|0xfdfff808000000009104000001000200
فرار سرمایه
های فیزیکی و انسانی دغدغه امروز ایران
مسئله مهاجرت سرمایه و کار که یک پدیده جهانی است و از سالها
قبل وجود داشته و گفته میشود که 192 میلیون نفر در دنیا مهاجرت میکنند که اگر به
درستی مدیریت شود میتواند باعث یکپارچگی اقتصادی شود به طوری که کشورها و فرهنگها
را به هم نزدیک کند و مناسب برای معرفی فرهنگ، اقتصاد و ساختار بازار کشورها
هستند. بنابراین میتوانند تأثیر به سزایی در مبادلات کالا و خدمات داشته باشند در
کشورهای توسعهنیافته یک منبع مهم ارزی محسوب میشوند ضمن اینکه نیروی مازاد این
کشورها اگر به خارج برود از فشار بیکاری در داخل کم میکند.
برای کشورهای پیشرفته هم که با کاهش رشد جمعیت مواجه هستند به طور طبیعی مهاجرت نیروی
کار میتواند کمبود نیروی انسانی را پر کند. بنابراین اگر از بعد کلان و دنیا را
به صورت یکپارچه بسنجیم و همه سیاستها در جهت بالا رفتن رفاه انسانها باشد.
مهاجرت میتواند نقش مهمی ایفا کند اما تمام تئوریهایی که در رابطه با تجارت بینالمللی
مطرح بوده تا به حال در روابط با مهاجرت کار و سرمایه هیچگونه پیشبینی یا نظریهای
را ارائه ندادند و یا اگر نظریهای ارائه شده عکس آن در عمل دیده میشود. مثلاً در
تئوریهای تجارت بیشترین تأکید روی بازدهی است و هرجا که عوامل کمیاب باشند بازدهی
بسیار بالا است و کشورهای توسعهنیافته که سرمایه کم دارند به طور طبیعی بازدهی
سرمایهگذاری بالایی دارند و همینطور نیروی متخصص کم دارند انتظار میرفت که یک
نوع مهاجرت از کشورهای پیشرفته به کشورهای توسعهنیافته صورت گیرد اما در عمل ما
دچار تناقض هستیم، البته شرایط کشورها یکسان نیست. بعضی کشورها به دلیل فقر منابع،
نبودن ثبات اجتماعی، درگیریها، ناامنیها باعث فرار سرمایهها میشود یعنی اگر
سرمایهها چه فیزیکی چه انسانی شرایط را مطلوب ندانند فرار میکنند.
به طور قطع عواملی که موجب فرار سرمایهپولی از یک کشور میشود به دلیل پایین بودن
بازدهی در کشور، بیثباتی سیاسی در کشور نبودن فضای مناسب برای استفاده از این
منابع در بخشهای مولد اعم از صنعت و خدمات است. علیرغم اینکه نرخ سود بانکی در این
کشورها بالا است فرار سرمایه صورت میگیرد چون آنچه عامل تعیینکننده نگهداری پول
است تأثیرات بلندمدت متغیرها است و نه اثرات کوتاهمدت نرخ سود بانکی.
برای مقابله با فرار سرمایه باید به دنبال علت آن بگردیم اگرچه در طول سالهای گذشته
بیشتر سعی کردند که با معلول مبارزه کنند یعنی اجازه خروج پول از کشور را با افزایش
نرخ سود بانکی ندهند که این نه تنها، باعث تشدید فرار سرمایه بلکه باعث رکود نیز میشود
ضمن اینکه امنیت سرمایهگذاری را مخدوش میکند.
در کشورهای پیشرفته عوامل زیادی باعث میشود که این مهاجرتها تأثیر منفی بر
اقتصادشان نگذارند اما برای کشورهای توسعهنیافته از جمله کشور ما که با کمبود
سرمایه مواجه هستیم. این مهاجرتها اثر منفی دارد.
لذا فرار سرمایه پولی و انسانی از کشور صورت میگیرد در حالیکه اثرات افزایشی یا
ضریب تکاثر سرمایهگذاری برای ایران بسیار بالا است پس هر چقدر این سرمایه از کشور
خارج شود به همان میزان باعث کاهش ضریب تکاثر میشود و اشتغال و تولید را به مراتب
بیشتر کاهش میدهد. اگر بخواهیم ترکیب این وضعیت را بررسی کنیم، میدانیم که وجود یک
فرد متخصص اثرات همهجانبهای به اقتصاد میگذارد که نه تنها باعث افزایش بهرهوری
میشود بلکه باعث جذب سایر افراد به فعالیتهای مولد میشود و خیلی از اثرات خارجی
را در اقتصاد که سوبسیدی است که افراد تحصیل کرده به جامعه میدهد یعنی باعث نظم
جامعه میشوند باعث سوق جامعه به سمت توسعه میشوند به دنبال خود دارند و مهاجرت
باعث میشود که اثرات که این فرد میتوانست در جامعه داشته باشد در خارج داشته
باشد که اصطلاحاً بازار لمونز اتفاق میافتد که کالای بد کالای خوب را از بازار بیرون
میکند. زمانی که ما نیروی متخصص را به دلایل مختلف نتوانیم نگهداریم و یا انگیزههای
ماندن آنها را فراهم نکنیم و حتی این افراد از فعالیتهای اقتصادی داخل بیرون میروند
به طور طبیعی کسانی جای اینها را میگیرند که از کیفیت پایینتری برخوردارند و در
اینجا در جامعه مدیران، وکلای مجلس، کادر آموزش و ... اگر افراد با مهارت وجود نداشته
با شند افراد جانشین آنها شاید نتوانند به معنای واقعی و به خوبی آن نهاد را اداره
کنند و باعث به هدر دادن منابع میشوند.
بنابراین اگر واقعاً نیروهای بالنده در کشور وجود نداشته باشد و اینها از کشور بیرون
روند اثرات منفی بسیاری را به جا میگذارند در حالی که میدانیم سرمایههای زیادی
هزینه میشود تا که یک فرد بتواند متخصص بیرون بیاید و اگر ما نتوانیم این افراد
را در داخل نگه داریم مشکلات زیادی به وجود میآید. بعضی از صاحبنظران یک سری روشهای
غیرمستقیم را اعمال میکنند که حدس بزنند ما چه میزان فرار سرمایه داریم. یک روش
ساده این است که ما کل پرداختهای پولی برای واردات را به علاوه فرع بدهیها (نرخ
بهرههای بانکی یا سود) و افزایش ذخایر رسمی از کلیه منابع تحصیل ارز خارجی مثل
صادرات استقراض و سرمایهگذاری توسط شرکتهای خارجی کسر کنیم آنچه به دست میآید
فرار سرمایة پولی تلقی میشود. یک تخمین دیگر هم سازمان بینالمللی مهاجرت در مورد
فرار سرمایة انسانی از ایران زده بود که سالانه 10 میلیارد دلار آن را ارزیابی
کرده بود.
اگر این 10 میلیارد دلار به علاوة خروج سرمایة پولی در سال 80 تا 83 شود از 7/22 میلیارد
دلار در سال 80 تا 82 کاهش مییابد ولی در سال 83 دوباره بالا میرود و به 31 میلیارد
دلار میرسد. این مبلغ شاید خیلی زیاد تلقی شود اگر ما کل درآمدهای نفتی و ارزی
کشور را لحاظ کنیم در این سال در حدود 30 تا 35 میلیارد دلار است و این رقم به نظر
دقیق نمی آید اما 5/1 میلیارد دلار خروج ارز توسط کارگران افغانی را هم اضافه کردیم
و آن 10 میلیارد را هم پذیرفتیم یعنی 5/11 میلیارد دلار به مبلغی که خودمان محاسبه
کردیم اضافه کردیم و حدود 31 میلیارد دلار شد.
آنچه این رقم به ما میگوید این است که از کشور سرمایه خارج شده اگرچه ممکن است این
رقم به طور دقیق نباشد ولی همین نشان میدهد که سرمایهها احساس ناامنی داشتند و
لذا از کشور خارج شدند. چندین عامل باعث این مسئله میشود یکی پایین بودن بازدهی
سرمایهگذاری که علاوه بر ناامنی بازدهی سرمایهگذاری بین 50 تا 65 درصد در کشور
ما است که در مقایسه با 100 درصد رقم پایینی است که چند عامل باعث بازدهی کم سرمایه
میشود یکی محدود بودن تقاضای داخلی، کمی استفاده از ظرفیت تولیدی بنگاهها، به دلیل
پایین بودن قدرت خرید و به دلیل ناتوانی در صادرات، نبودن نیروی متخصص و فعالیتهایی
که ما شاهد آنها هستیم مثل سودآوری فعالیت غیرمولد مثل فروش زمین و ساختمان که بسیار
درآمد بالایی دارند به دلیل اینکه استهلاک در کشور ما مثبت است. مثلاً پیکانی که
30 هزار تومان بوده الان بالای 1 میلیون است حتی اگر تورم را کم کنیم باز هم میبینیم
استهلاک مثبت است. مسئلة دیگر بوروکراسی عریض و طویل اداری است که مشکلات بسیار زیادی
را برای سرمایهگذاری در کشور فراهم میکند اطلاعات ما نشان میدهد که مزیت حمایت
سرمایهگذاری در ایران 7/2 است که این به طور متوسط است و در مقایسه با خیلی از
کشورها ما شاخص پایینی داریم و در بین 155 کشور ما رتبة 148 هستیم اگر فضای کسب و
کار را در نظر بگیریم رتبة ما 113 از 176 بوده که در سال گذشته به 119 رسیده، یعنی
بدتر شده است.
عوامل زیادی دست به دست هم میدهند و باعث میشوند که این بوروکراسیها هزینة سرمایهگذاریها
را بالا ببرد. مثل قوانین و مقررات نبودن امنیت سرمایهگذاری نبودن امنیتهای فردی
و اجتماعی، حقوق مالکیت، بوروکراسی عریض و طویل اداری در ارتباط با اخذ مجوز شروع
کسب و کار، قوانین کارگری.
بانک جهانی اطلاعاتی که به وسیله شرکتها به دست آورده نشان میدهد که یکی از
عواملی که باعث میشود سرمایهها از کشور فرار کنند نااطمینانی است. 30 هزار بنگاه
را در 53 کشور بررسی کرده که ترتیب عوامل به صورت نااطمینانی در سیاستها، بیثباتی
در نرخ مالیات، فساد، بالا بودن هزینة منابع مالی، جرائم، مقررات، کمبود نیروی
متخصص، سیستم قضایی، زیرساختهای نیروی کار، حمل و نقل و ....
یکی از مسائل کلیدی که در رابطه با سیاستگذاری هست بحث تعدیل پول ملی است شاید از
نظر فرار سرمایه مهمترین عاملی که از نظر تاریخی منجر به فرار سرمایه شده کاهش
ارزش پول ملی است. نوسانات نرخ ارز و تعدیل پول ملی. اصطلاحی است تحت عنوان پول
داغ، پولی که مثل ذغال داغی است که نمیخواهی آن را نگهداری مفهوم آن این است که این
پول بیارزش است.
به دلیل شرایط بیثبات اقتصادی کشور نگهداری این پول ضرر میزند و بهتر است رها
شود و این پولها روز به روز اعتبار خود را از دست میدهند و باعث میشوند که به
جای ماندن در داخل به خارج از کشور منتقل میشوند و لذا باعث فرار سرمایه میشود.
اگر نیروهای متخصص ایران را که به کشورهای دیگر رفتند بخواهیم ارزیابی کنیم
اطلاعاتی که از طریق سازمان بینالمللی مهاجرت ارائه شد، نشان میدهد که بخش اعظم
ایرانیها به آمریکا و اروپا مهاجرت میکنند و از جمله نخبگان آن کشورها هستند یعنی
درآمدشان از میانگین درآمد آمریکاییها بیشتر است و تخصصشان هم نسبت به ردههای
شغلی بالاتر است. در بین تمام مهاجرینی که در آمریکا و اروپا هستند ترکیب مهاجران
ایران نسبت به افراد غیرمتخصص بالاتر است.
بخش اعظم سرمایههای ایرانی که در آمریکا هستند صرف شرکتهای بزرگ شدند و حتی سرمایهگذاریهایی
در ساختمانسازی انجام دادند معمولاً سراغ ساختمانهای گران هم حتی برای امکان
خودشان رفتند و نسبت به میانگین آمریکاییها هم در ردة بالاتری قرار دارند.
اطلاعات نشان میدهد که نسبت مدرک فوقلیسانس و دکترا در مردان و زنان ایرانی که
در آمریکا هستند از 5/1 به 1 و 7/2 در مقایسه با آمریکاییها که 1 به 1 و 23 به 1
میباشد برای ایران خیلی بالاتر است. از نظر درآمد سرانة ایرانیهایی که در آمریکا
هستند 50 درصد ایرانیها بیشتر از میانگین متوسط درآمد آمریکاییها درآمد دارند میزان
درآمد خانوارهای ایرانی در سال 78 ایرانیها 10 درصد بیشتر از آمریکاییها بودند.
در مقایسه میانگین به طور متوسط ایرانیها 2/2 درصد از آمریکاییها درآمد بیشتری
دارند. مثلاً ارزش متوسط مسکن جامعة آمریکایی ایرانی تبار در مقایسه با آمریکاییها
متوسط قیمت مسکن ایرانیها حدود 268 هزار دلار بوده که آمریکاییها حدود 12 هزار
دلار و علاوه بر این گفته میشود که در مقایسه با آمریکاییها خانههایی که ارزش
آنها بیش از 5/0 میلیون دلار است. 21 درصد آنها ایرانی هستند که فقط 3 درصد جمعیت
آمریکاییها این ساختمان را دارند. در 500 شرکت برتر آمریکا نقش ایرانیها بسیار
پررنگ است و 45 درصد ایرانیهای مقیم آمریکا افراد متخصص هستند. در کانادا و اروپا
هم همین وضعیت دیده میشود.
آماری که محاسبه کردیم نشان میدهد مهاجرت از سالهای 65 تا 83 این روند به صورت
فزاینده تداوم داشته. محاسبه مهاجرانی که به طور رسمی از فرودگاه خارج شدهاند
نشان میدهد که بین سالهای 65 تا 83 حدود 694 هزار نفر از کشور خارج شدند که
برنگشتند و حدود 3 تا 7 میلیون به طور غیررسمی خارج شدند.
بخش وسیعی از نیروی کار ما در ژاپن کار میکنند و اطلاعات ما نشان میدهد که در بیشتر
کشورها نیروهای متخصص ایرانی مشغول به کار هستند و این پدیده در ایران شکل بدی به
خود گرفته و مهاجرین متخصص از ایران خارج میشوند و جای آنها را عراقیها و افغانیها
و ... میگیرند که بیشتر در فعالیتهای ساختمانی مشغولند و مهارت پایین دارند. یک
آمار دیگر نشان میدهد که فرار سرمایه در ایران بین 91 کشور مقام اول را به خود
اختصاص داده است ولی برای ایران با این موقعیت و امکانات این حالت خیلی مناسب نیست.
اگرچه مهاجرتها باعث میشود که پیوند بین مهاجرین و اقتصاد داخلی صورت گیرد یعنی
آنها بهتر نیاز داخلی را تشخیص میدهند و به عنوان بازوی مشورتی برای ایران به
حساب میآیند و یا حتی باعث صادرات کالای ایران به آن کشورها میشوند و باعث افزایش
صادرات غیرنفتی ایران شوند اینها هم فروضی هستند که بسته به شرایطی است.
اگر کشورهای بزرگ رسماً اجازه بدهند که این مهاجرتها صورت بگیرد، میتواند تأثیر
مثبتی بر اقتصاد بگذارند و گفته میشود اگر کشورهای پیشرفته فقط 3 درصد نیروی کار
خود را انجام دهند که از کشورهای دیگر استخدام کنند درآمدی که اینها به دست میآورند
2 برابر کمکهایی است که کشورهای پیشرفته به کشورهای فقیر میکنند.
به هر حال تبعات اجتماعی روانی بسیار مخربی بر خانوادهها میگذارد. چون مهاجرت نیروی
کار باعث میشود که مشکلات خانوادگی ایجاد شود و خانوادهها اغلب تکسرپرست هستند.
اختلاف خانوادگی معزل بزرگی است که امروزه کشورها درآمد به دست آمده را با این
مشکلات مقایسه میکنند، میبینند ضررها بیشتر است. بنابراین مهاجرت نه تنها باعث
از دست رفتن سرمایهها میشود بلکه باعث محروم شدن جامعه نیز میشود. اگر مسئولین
به جای جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد شوق برای آنها کمی به ایرانیان انگیزه دهند
که در ایران بمانند و خارج نشوند بهتر و پرثمرتر است.
منبع:هفته نامه بازار کار
فروش فروشگاه
طراحی فروشگاه آنلاین
فروش فروشگاه آنلاین
فروشگاه تحت وب
راه اندازی فروشگاه تحت وب
وب سایت فروشگاهی ارزان
طراحی وب سایت
باشگاه مشتریان
پرداخت ماهیانه
فروش آنلاین
فروش محصولات
چندین پذیرنده
طراحی فروشگاه ریسپانسیو
طراحی سایت و فروشگاه اینترنتی
طراحی و پیاده سازی فروشگاه
ساخت سایت فروشگاهی
فروشگاه حرفه ای
ساخت فروشگاه آنلاین
ساخت فروشگاه Online
سفارش سایت فروشگاهی
طراحی فروشگاه اینترنتی اختصاصی
قیمت طراحی فروشگاه اینترنتی
فروشگاه ساز حرفه ای
فروشگاه اینترنتی آماده
فروشگاه ساز
قیمت راه اندازی سایت فروشگاهی
سفارش طراحی فروشگاه اینترنتی